رموز مدیریت موفق

رموز مدیریت موفق

اطلاع رسانی و آموزش در زمینه های مدیریت
رموز مدیریت موفق

رموز مدیریت موفق

اطلاع رسانی و آموزش در زمینه های مدیریت

مدیران و حل مساله

مدیرانی که مشق می نویسند و مساله حل می کنند .

 

شما هم حتماً این جمله مشهور را که به ضرب المثلی تبدیل شده است ، شنیده اید (( مشق ننوشته غلط ندارند )) .

متاسفانه صدها مدیر در طول سالیان خدمت خود  ، به استناد همین جمله مشهور ، به ظاهر غلطی ندارند ، زیرا مشقی ننوشته اند که غلطی داشته باشند وسال هاست که آسوده خوابیده اند وکوچک ترین خدمتی به خدا و خلق خدا نکرده اند . مدیرانی که از ترس غلط نوشتن و احیاناً نمره کم گرفتن ، مسوولیت ریسک جسارتی را به عهده نمی گیرند و آرام می آیند و آرام می روند که گربه شاخشان نزند ، حالا بماند که آیا اصلاً گربه شاخی دارد یا ندارد !

این مشق های ننوشته مدیران محافظه کار ، برای ملتی که یک انقلاب بزرگ را با امید به آینده یی بهتر آغاز کرد و 8 سال دفاع مقدس و محاصره اقتصادی را به جان خرید ، نه تنها امتیازی محسوب نمی شود ، بلکه ننگی است که او را از هر حرکت تازه و پیشرفت و توسعه باز داشته است . متاسفانه این مشق های ننوشته را جمله شعاری دیگر تکمیل کرده است . ((وقتی حل کردن مساله را بلد نیستید ، صورت مساله را پاک کنید ))‌ بدین ترتیب ، توسط مدیران سنتی ، ترسو و محافظه کار ، چه فرصت های گرانقیمتی که هدر نشده است و چه مساله هایی که به جای حل شدن ، به صورت کامل و در ظاهر پاک شده اند . به واژه ظاهر تاکید می کنم ، زیرا یادمان نرود که هرگز (( مساله )) یی را نمی توان به صورت ظاهری پاک کرد . وقتی (( مساله )) در جامعه یی به وجود آمد ، برای همیشه باقی می ماند .‌ راه حل (( مساله )) حل کردن مساله است و گرنه مساله تا ابد در آن جامعه باقی می ماند ، ریشه می دواند ، چرکین می شود و بالاخره روزی ، در زمانی دیگر و این بار عمیق تر سر می زند ، می ترکد و عواقب وخیمی را به همراه می آورد . در جهان امروز و در دنیای ارتباطات اینترنتی ، پاک کردن صورت مساله و یا مشق ننوشتن از ترس خطا کردن ، راه حل های مناسبی نیست . جهان امروز ، جهان درک واقعیت ها ، استفاده بهینه از امکانات ، گفت و گو ، صحبت ، تساهل و تسامح است . دنیای دانش و استفاده از معلم است . معلمین در حوزه های سیاسی ، اقتصادی ، علمی ، فنی ، اجتماعی ، فرهنگی ، دینی ، هنری ، ورزشی ،‌ادبی و. حضوری گسترده دارند . مشق های ننوشته شده را در لحظه تصحیح می کنند . تکنولوژی در جهان امروز ، امکان بازگشت به عقب ، انتخاب راهی تازه ، حرکت به سوی آینده یی بهتر را برای همه ، فراهم کرده است . در دهکده کوچک جهان امروز ، آشنا نبودن به زبان یکدیگر هم ، مانع و سدی برای کمک کردن به همدیگر نیست . در دنیای علم ، حل کردن مساله به صورت دسته جمعی و با مشاورت و یاری خواستن از دیگران امکان پذیر شده است تا از  حرف های همدیگر در کوتاه ترین زمان آگاه شوند . از این فرصت تاریخی هر ملتی که داناتر و هوشیارتر باشد ، بهره بیشتری خواهد گرفت . باید مدیران جامعه را به ریسک پذیری و جسارت بیشتری دعوت کرد . از حرکت های جدید در  جهت رشد و توسعه جامعه حمایت کنیم . امکان تصحیح مشقی را که می نویسیم برای نخبگان جامعه فراهم کنیم ، از اینکه دیگری غلط ما را بگیرد ، دل آزرده نشویم . دست مهربانی همه کارکنان ، همه مدیران میانی را با صمیمیت بفشاریم . ایران آینده متعلق به همه ما است ،‌ رسیدن به قله های افتخار را با حرکت پرشتاب اما به دور از هیجان و با امکان ریسک و جسارت در عرصه هایی که نیاموخته ایم ، تجربه کنیم . استفاده از نیروهای جوان ، تحصیلکرده ، متخصص ، عاشق را با تجربه مدیران پرسابقه در هم آمیزیم و از این بیعت ، فرصت گرانقیمتی برای ملتی فراهم کنیم که همه ویژگی های رسیدن به اوج افتخار را در درون خود دارد . مردم ایران سزاوار زندگی بهتر هستند . منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس ، توسط مدیرانی شکل گرفته است که از نوشتن مشق نهراسیدند و صورت مساله را بخاطر مشکلاتی که در پی داشت پاک نکردند . دانش مدیران با تجربه و جسارت جوانان عاشق در هم پیچید و امروز شعله های آتش آن ، خلیج فارس را روشن کرده است و نوید از آینده یی بهتر می دهد .

 

با هم تکرار کنیم / نهراسیم / مشق بنویسیم

صورت مساله را پاک نکنیم / مساله ها را حل کنیم              

ادامه رموز مدیریت موفق

 

 

1.         پیش از مصاحبه با داوطلبان یک شغل ، توصیفی روشن و دقیق از فرد ایده آل خود بنویسید .

 

2.         شخصیت و نحوه برخورد کارکنان نیز به اندازه مهارت و توانایی آنها اهمیت دارد . هوشیارانه انتخاب کنید .

 

3.         تنها شاخص عملکرد آینده افراد ، عملکرد گذشته آنهاست . معرفی نامه ها را با دقت بررسی کنید .

 

4.         تشویق ، ابزاری توانمند برای ساختن و پرورش افراد است . کارکنانتان را وقتی دارند کاری را درست انجام می دهند غافلگیر کنید .

 

5.          تأثیر بازخورد یا نتیجه کار مثل تأثیر صبحانه برای ورزشکاران است .      کن بلانچارد ، نویسنده در زمینه مدیریت

 

6.         برای اینکه کارکنان بدانند عملکردشان چطور است و در مسیر درست باقی بمانند نیاز دارند که به طور مرتب بازخورد کارشان را ببینند .

 

7.         در دنیای کار ، دشمن شماره یک انگیزه این است که فرد نداند چه انتظاری از او دارند .

 

8.         برای هر یک از کارکنان هدف ها و استاندارهای روشنی وضع کنید . تنها کارهایی به انجام می رسند که اندازه گیری شوند .

 

9.         برای انجام کاری که به دیگران واگذار می کنید و هر یک از مراحل آن مهلت تعیین کنید .

 

10.       واگذاری به معنی کناره گیری نیست . وقتی کاری را واگذاری می کنید ، دقیقاً بررسی کنید تا مطمئن شوید آیا طبق خواست شما پیش می رود یا نه .

 

11.       یک مدیر کارآمد به این نکته توجه دارد که بیش از آنکه کارکنان به او وابسته باشند ، او به آنها وابسته است . تندروی نکنید !

 

12.       اگر می خواهید کاری تکرار شود ، آن را تقویت کنید . کاری که مورد تشویق قرار گیرد باز هم انجام می شود .

 

13.       کارکنان جدید باید با قدرت کارشان را شروع کنند . از همان روز اول به آنها مسئولیت بدهید .

 

14.       همه کارکنان باید در کار مشارکت داشته و درگیر باشند . به طور منظم جلساتی برگزار کنید و در مورد کار با آنها مشورت کنید .

 

15.       اگر برای رقابت با دیگران امتیازی ندارید . از رقابت صرف  نظر کنید .     جک ولش ، مدیر عامل کمپانی جنرال الکتریک

 

16.       رهبری یعنی توانایی به دست آوردن پیرو . آیا کارکنان با میل و رغبت از شما پیروی می کنند ؟

 

17.       قانون طلایی را در تمام زمینه های مدیریت به کار بگیرید . دوست دارید رئیستان چه طور آدمی باشد ؟ درست همانطور مدیریت کنید .

 

18.       کارکنان می توانند عملکرد عالی داشته باشند به شرط اینکه مدیر خوبی داشته باشند و انگیزه هایشان به خوبی تقویت شود .

 

19.       تا پایان عمرتان یک دانشجو باقی بمانید . هر روز مطلب جدیدی یاد بگیرید .

 

20.       کاملاً مراقب سلامت جسمی خود باشید . سرزنده بودن و انرژی داشتن برای موفقیت یک مدیر ضروری است .

 

21.       اولین ساعت روز پایه و اساس روز است .         هنری وارد بیچر

 

22.       در دنیای امروز ، وقت و دانش دو منبع اساسی ارزشمند هستند . هر روز برای استفاده بهتر از آنها راه های تازه پیدا کنید .

 

23.       مسئولیت کلیدی مدیر تفکر درباره آینده است . هیچکس دیگری نمی تواند این کار را به جای شما انجام دهد .

 

24.       خردمندی ارزشمندترین عامل خلاقیت و نوآوری است .

 

25.       حداقل شرط  لازم برای موفقیت این است که درباره حوزه کاری تان مدام مطالب جدیدی یاد بگیرید .

 

26.       هر روز حداقل یک ساعت از وقت تان را به مطالعه در مورد زمینه کاری تان اختصاص دهید . این کار موجب برتری شما در بین رقیب هایتان می شود .

 

27.       بحران اجتناب ناپذیر است . مهم این است که برخورد شما با آن چگونه باشد .

 

28.       شرایط انسان را نمی سازد بلکه فقط شخصیت واقعی اش را به او می شناساند .    اپیکتتوس ، فیلسوف رمی

 

29.       پیش بینی بحران را مدام تمرین کنید . همیشه فکر کنید که چه اشتباهی ممکن است رخ بدهد و سپس خود را برای روبرو شدن با آن آماده کنید .

 

30.       فکر کنید ! هیچ مشکلی نیست که نشود آن را با نیروی تفکر حل کرد .

 

 

ادامه رموز مدیریت موفق

 

·         وظایف اصلی یک مدیر نوآوری و بازاریابی است . چقدر وقت صرف هر کدام از اینها می کنید ؟‌

 

·         همیشه نیروهایتان را روی یکی دو موردی متمرکز کنید که بازده درست و حسابی دارند .

 

·         اطلاعات را در اختیار افراد بگذارید . همه می خواهند بدانند اوضاع واقعاً چطور پیش می رود .

 

·         (( من شش خدمتگذار صدیق دارم که هر چه می دانم از آنها یاد گرفته ام . نامشان چه چیزی ، چه زمانی ، چه جایی ، چه کسی ، چرا و چطور است . ))      رودیارد کیپلینگ

 

·         یک مدیر طوری رفتار می کند که انگار همه دارند او را تماشا می کنند ، حتی وقتی هیچکس به او توجه ندارد یا تنهاست .

 

·         یک مدیر شخصاً بیشترین مسئولیت را در مورد عملکرد سازمان و نتایج آن قبول می کند .

 

·         مدیران به راه حل ها فکر می کنند و درباره آنها حرف می زنند اما دیگران به مشکلات فکر می کنند و درباره آنها حرف می زنند .

 

·         همیشه آینده را به گذشته ترجیح بدهید . در حال حاضر داریم چه می کنیم ؟

 

·         روی کاغذ فکر کنید . تمام مدیران کارآمد قلم به دست فکر می کنند .

 

·         موانع وقتی خودنمایی می کنند که چشم از هدف برداریم .

 

·         به محض اینکه هدفتان برایتان روشن شد فقط به این فکر کنید که می توانید به آن برسید .

 

·         برای انتخاب افراد یک تیم بهترین اصل این است : (( موقع استخدام با صبر و حوصله عمل کنید و موقع اخراج سریع . ))

 

·         تصمیم گیری سریع در انتخاب کارکنان معمولاً بدون استثنا تصمیم گیری نادرستی است . عجله نکنید .

 

·         برای انتخاب افراد خواست خودشان بهترین معیار است . فقط کسانی را استخدام کنید که واقعاً خواهان شغل مورد نظر هستند .

  • در انتخاب کارکنان کاملاً خودخواه باشید . فقط کسانی را انتخاب کنید که از آنها خوشتان می آید ، از کار کردن با آنها لذت می برید و دوست دارید در کنارتان باشند .

 

ادامه رموز مدیریت موفق

 

 

·         کیفیت ایده های شما نسبت مستقیم دارد با کمیت ایده هایی که می سازید .

 

·         شکست در برنامه ریزی یعنی برنامه ریزی برای شکست . هدف های شما کدامند ؟

 

·         بهترین مدیران کسانی هستند که به همه جزئیات کار توجه دارند . هیچ چیز را به دست شانس نسپارید .

 

·         مدیران برتر همیشه آماده پذیرفتن اشتباهات خود و متوقف کردن خسارت هستند . آماده باشید اعتراف کنید که نظرتان را عوض کرده اید . وقتی می فهمید تصمیم گیری اولیه ضعیف بوده است دیگر روی آن پافشاری نکنید .

 

·         کار مناسب را در زمان مناسب به فرد مناسب بسپارید و همیشه آماده باشید تا هر کدام را که لازم شد عوض کنید .

 

·         مدام از خودتان بپرسید : (( اگر کارم را امروز و با اطلاعاتی که اکنون دارم شروع می کردم آیا هیچ قسمتی از کارم بود که ترجیح می دادم آن را انجام ندهم ؟ ))

 

·         طوری برنامه ریزی کنید که بیشترین بازده را از نیرویی که مصرف می کنید به دست آورید . روی نقاط قوت تان متمرکز شوید .

 

·         کارکنان با دقت انتخاب کنید . 95 درصد از موفقیت یک مدیر بستگی به انتخاب درست او دارد .

 

·         مناسب ترین زمان برای اخراج یک فرد معمولاً همان اولین باری است که به آن فکر می کنید .

 

·         (( شما نمی توانید یک مشکل را با همان روش تفکری حل کنید که آن مشکل را به وجود آورده است . ))                    آلبرت اینشتین

 

·         مدیریت یک بازی فکری است . هر چه بهتر فکر کنید نتایجی که به دست می آورید بهتر خواهد بود .

 

·         مدام از خودتان بپرسید : (( بهترین استفاده ای که الان می توانم از وقتم بکنم چیست ؟ ))

 

·         مدیران برجسته احساس می کنند رسالتی دارند و به خودشان و کاری که می کنند ایمان دارند .

 

·         با یادآوری مدام این نکته به دیگران که چقدر خوب کار می کنند و چقدر قبولشان دارید به آنها قدرت عمل بدهید .

 

·         روی دستاوردها متمرکز شوید ، نه فعالیت ها .

 

·         چرا به شما پول می دهند یا برای انجام چه کاری استخدامتان کرده اند ؟

 

·         چه مهارتی است که اگر آن را در سطح بالایی در خود پرورش دهید بیشترین تأثیر را روی کارتان می گذارد ؟

 

 

رموز مدیریت موفق

·         واقعیت ها را در نظر بگیرید ! نه تنها واقعیت های آشکار را بلکه واقعیت های مفروض یا آنچه وقوعش را دارید . اما مواظب باشید که واقعاً واقعیت داشته باشند .

·         پیش فرض های نادرست زیربنای همه شکست ها هستند . پیش فرض های شما کدامند ؟ اگر درست نباشند چه ؟

·         به حس برتر اعتماد کنید و به ندای درونتان گوش بدهید .

·         اگر همیشه همان کارهایی را بکنید که تا به حال کرده اید همیشه همان چیزهایی را به دست خواهید آورد که تا به حال به دست آورده اید .

·         برای به دست آوردن چیزی که تا به حال به دست نیاورده اید باید تبدیل به کسی بشوید که تا به حال نبوده اید .

·         آیا در بین کسانی که برایتان کار می کنند کسی هست که اگر آنچه را اکنون درباره اش می دانید از ابتدا می دانستید هرگز استخدامش نمی کردید ؟

·         از روش فکری ((‌ نوک کوه یخ )) استفاده کنید . هر اتفاق غیر منتظره ای را نشانه ای از بروز یک جریان در نظر بگیرید .

·         کار را پی گیری کنید و باز هم پی گیری کنید تا به اتمام برسد و نتیجه مورد نظر به دست بیاید .

·         دنیا را همانطور که هست بپذیرید و نخواهید که حتماً مطابق میل شما باشد .

·         روی نقاط قوت تان متمرکز شوید . برای بهتر کردن وضعیتی که در آن هستید چه کاری است که فقط از عهده شما بر می آید ؟

·         به محض اینکه هدفتان را مشخص کردید تمام ذهنتان را تا زمانی که به آن برسید روی هدف متمرکز کنید .

·         جرأت پیشروی داشته باشید . در مدیریت ، شهامت نشانه برجستگی است .

·         اگر می خواهید چیزی را به انسان ها یاد بدهید باید در آن مورد برایشان یک الگو باشید . هیچ راه دیگری وجود ندارد .   آلبرت شوایتزر  بشر دوست ، برنده جایزه نوبل

·         از بهانه آوردن و دیگران را مقصر دانستن دوری کنید . یک مدیر همیشه می گوید : (( اگر اشکالی هست ، مسئولیتش با من است . ))

·         زمینه هایی که در آنها می توانید نتایج کلیدی به دست آورید شناسایی کنید و خودتان را وقف این کنید که در همه این زمینه ها عملکرد بسیار خوبی داشته باشید .

·         مداوم در جستجوی راه هایی برای افزایش بهره وری ، کاریی و بازدهی باشید .

·         شروع دوباره را در ذهن تان مجسم کنید . به این فکر کنید که خودتان و کارتان را هر سال از نو بیافرینید .

·         ساختار فعالیت هایتان را مرتباً بهبود ببخشید . مدام از ابتکارها و تدبیرهای خودتان برای فعالیت های ارزشمند تر استفاده کنید .

·         افراد با ارزش ترین سرمایه های شما هستند . فقط انسان ها هستند که می توانید کارایی و ارزش آنها را با مدیریت درست افزایش دهید .

·         شما هم بک از همان مدیرانی بشوید که کارکنان با میل خودشان و بدون در نظر گرفتن پست و مقام از آنها پیروی می کنند .

·         کار هر کس به طریقی راضی کردن مشتری های خودش است . مشتری شما چه کسانی هستند و عملکرد شما چگونه است ؟

·         مدام به کارکنان بگویید که چقدر خوب هستند و چقدر کاری که انجام می دهند مهم است .

·         همیشه آماده باشید تا اگر کسی ایده تازه و بهتری پیشنهاد کرد آن را جایگزین ایده قدیمی خودتان کنید .

·         (( خودتان را در مقابل دریای مشکلات مسلح کنید تا به آنها پایان دهید . ))    شکسپیر

·         اصولاً در تجارت میزان موفقیت مالی نشان دهنده میزان موفقیت یک مدیر است . مدام در جستجوی راه های افزایش درآمد و کاهش هزینه ها باشید .

·         مدیر موفق برای خودش استانداردهای بالا وضع می کند . به عملکرد ضعیف یا متوسط رضایت ندهید .

·         اصل (20 / 80 ) را در همه کارهایتان در نظر داشته باشید . 80 درصد از دستاوردهای هر کس نتیجه 20 درصد از فعالیت های اوست . با ارزش ترین فعالیت های شما کدامند ؟

·         مدیران برتر باعث شادی و شگفتی مشتری هایشان هستند . آیا شما هم همین طور هستید ؟

·         کیفیت یعنی همان چیزی که مشتری می خواهد . مشتری های شما کیفیت را چطور تعریف می کنند ؟

·         هر فرد عادی موقع کار حداکثر از 50 درصد توان خود استفاده می کند . وظیفه شما به کار انداختن آن 50 درصد دیگر است .

·         قدردانی و تشویق قدرتمند ترین ابزار برای ساختن کارکنانند .

·         رهبران خوب می خواهند مطمئن شوند که همه کارکنان می دانند هر روز باید چه کارهایی را انجام دهند .

·         (( آیا من برای تو اهمیت دارم ؟ )) جواب این سؤال را در هر موقعیتی که پیش می آید به کارکنان بدهید .

·         با تعیین هدف مدیریت کنید . به کارکنان بگویید که دقیقاً چه کارهایی می خواهید انجام دهند و سپس از سر راهشان کنار بروید .

·         با دادن مسئولیت مدیریت کنید . این یکی از روش های نیرومند برای پروراندن کارکنان است .

·         با مستثنا کردن ، مدیریت کنید . فقط در مواردی از کارکنان گزارش بخواهید که ایرادی در انجام برنامه کاری پیش آمده باشد .

·         یکی از شاخص های مدیران برتر این است که نسبت به کارکنان خود بسیار با ملاحظه اند و به آنها اهمیت می دهند .

·         فلسفه پیشرفت مداوم را به کار بگیرید . هر روز نسبت به روز قبل کمی بهتر بشوید .

·         وقتی کارکنان می خواهند با شما صحبت کنند مقداری از وقت تان را به آنها اختصاص بدهید . این یکی از بهترین روش های ایجاد انگیزه است .

·         برای آینده سازمان چشم انداز روشنی داشته باشید . قصد دارید تا پنج سال دیگر به کجا برسید ؟

·         ارزش هایی که به آن معتقدید ؟ روی چه چیزهایی پافشاری می کنید ؟ آیا همه این را می دانند .

·         رسالت شما چیست ؟ سازمان شما برای چه به وجود آمده است ؟

·         (( امتیاز برد )) را در خود پرورش دهید . تفاوت های جزئی در عملکرد شما می تواند به تفاوت های عمده در نتایج منجر شود .

·         خودتان را وقف پرورش مداوم شخصیت تان کنید . شما ارزشمندترین سرمایه خودتان هستید.   

رموز مدیریت موفق

 

 

رموز مدیریت موفق

 

-         مدیریت موفق یعنی رسیدن به دست آوردهای فوق العاده با به کارگیری افراد معمولی

 

-         مدیر موفق باید این توانایی را داشته باشد که حوزه ای را که گروه می تواند در آن بهترین باشد تعیین کند .

 

-         همه کارها به صورت تیمی انجام می شود نه به صورت فردی . نتیجه کار یک مدیر نتیجه کار تیم اوست .

 

-         در خودتان عمل گرایی و احساس اضطراب برای به انجام رساندن کارها را تقویت کنید .

 

-         سرعت عمل برای موفقیت ضروری است . آن را به دست بیاورید ، بهیود ببخشید و به کار بگیرید .

 

-         برای اینکه در حوزه خود مدیر موفقی شوید ، زودتر سر کار حاضر شوید ، سخت تر کار کنید و دیرتر کار را تعطیل کنید .

 

-         مدام از خودتان بپرسید : ((‌چه کاری است که انجام آن فقط از من بر می آید و اگر آن را به خوبی انجام دهم یک تغییر اساسی به وجود خواهد آمد ؟ ))

 

-         مشخص کنید در چه زمینه هایی قوی هستید و روی زمینه هایی متمرکز شوید که می توانید در آنها نقش اساسی داشته باشید .

 

-         کارها را آسان کنید . مدام دنبال راه هایی باشید که کارتان را سریع تر ، بهتر و آسان تر به انجام بر سانید .

 

-         به تعویق انداختن عمدی را برای کارهای کم ارزش به کار گیرید و انجام آنها را برای مدت نامعینی به تعویق بیندازید .

 

-         کدام مرحله از کار است که شما را محدود کرده و سرعت دست یابی به هدف های اصلی تان را تعیین می کند ؟

 

-          (( هر چیزی را می شود دگردگون کرد . افراد را باید با ارائه الگوی مناسب رهبری کرد . )) راس پروت

 

-         از انجام کارهای غیر مترقبه نترسید . وقتی به پیش می روید ، امنیت شما بیشتر از زمانی است که ثابت ایستاده باشید .

 

-         وضوح و روشنی کلید مدیریت موفق است : هدف های خود را روشن کنید .

 

-         قصد انجام چه کاری را دارید ؟ روش تان چبست ؟

 

-         عمل گرا باشید ! مدیریت یعنی پی گیری کارها . اگر نمی توانید عمل گرا باشید فکر مدیریت را از سرتان بیرون کنید .

 

-         نیروها یتان را متمرکز کنید . ببینید چه کار بخصوصی را بهتر انجام می دهید و بیشتر به آن کار بپردازید .

 

-         انعطاف پذیری در زمان تغییرات بزرگ یکی از ویژگی های ضروری مدیریت است .

 

-         توانایی تصمیم گیری درست بیش از هر عامل دیگری تعیین کننده موفقیت شماست .  

          

مدرسه الکترونیکی

 

نرم افزار ویژه مدرسه الکترونیک در کشور طراحی شد

نرم افزار ویژه مدرسه الکترونیک توسط محققان کشور طراحی شد.
این نرم افزار که با عنوان دارالفنون توسط شرکت سپهر طراحی شده، دارای قابلیتهایی چون وب سایت قوی با آخرین اطلاعات و دستاوردهای آموزشی، امکانات ثبت نام الکترونیکی تشکیل پرونده الکترونیکی، تشکیل پرونده الکترونیکی با قابلیت دسترسی تعریف شده ارتباط سریع، آسان و بدون مرز وزمان با کادر آموزشی اولیا و دانش آموزان، برگزاری آزمونهای الکترونیکی و ایجاد بانک آزمون، ارائه کارنامه الکترونیک، امکان ایجاد صفحه های شخصی برای کاربران و... است.

دلتنگی های معاصر بارانی ترین لحظه زندگی

زندگی راز گل سرخ است. برای زندگی کردن نیازمند بودنم. زندگی دو روی دارد. رویه روز آفتابی و رویه روز ابری. باید ابرهای سیاه را در پستوی وجودم پنهان کنم و روشنی ها را به دیوار عمرم هدیه دهم. آن زمان که ابرهای سیاه بر سکوت دقایقم سلطه داشتند و دستان تنهایم در برابر صخره های سرنوشت به لرزش درآمده بودند و صدای شکستن امواج روحم، رگ های حیاتم را به ارتعاش وا می داشت؛ آن روزها قلبم صحنه کشمکش عقل و احساس بود. در آن لحظات غریبی و تنهایی کم کم زنگارهای آیینه امیدم با زمزمه های شیرین بودن صیقل یافت. من ایمان را به لحظه های خالی عمرم هدیه کرده بودم تا زنگار پنجره های گردوغبار گرفته را بزداید و اشک شوق را بر ساحت دلتنگی هایم جاری کند و باران مهر بر گل های همدلی ببارد و در رگ های خشک چوبی ام، شبنم عشق تراویدن آغاز کند و نوری از خورشید، امید در فانوس وجودم، قناری خسته روح را تسلی دهد و ماهی های شیشه ای احساسم بر خاکستر بی تفاوتی خود بنگرند و من با شکستن میله های ناامیدی بر دست بی وفای روزگار مهر ضربدر بزنم و بذر دوستی و محبت را در دل ها بنشانم تا با کویر پر از اضطراب خداحافظی کنم و بارانی ترین لحظه های زیستن را بر وجودم جاری نمایم.

یک اتفاق تک نواز سپیده دم

روزهای زیادی، شایدم ماه هایی چند می شد که دیگر برای بیدار شدن در صبح ساعت را روی ON نمی گذاشتم. یعنی خیلی وقت بود که ساعت را از داخل ویترین کتاب هایم بیرون نیاورده بودم، صدای خش وخش جارو از توی کوچه جای صدای ساعت را پر کرده بود و نمی گذاشت نمازم قضا شود. اوایل زیاد اعتماد نمی کردم و با آن که با صدای جارو بیدار می شدم، اما احتیاطا ساعت را هم تنظیم می کردم. اما با چند روز دقت دیدم که اختلاف امروزش بیشتر از چند دقیقه با دیروز نیست. تفاوت بیدار شدنم با صدای خش خش جارو در این بود که مثل صدای بیب، بیب ساعت رومیزی یک دفعه از خواب نمی پریدم. تازه صدای یکنواخت و مرتب جارو فقط مرا بیدار نمی کرد، بلکه خیابان خلوت و خیلی از همسایه های اهل دعا و نماز را هم عادت داده بود که با همین صدا بیدار شوند. این را وقتی فهمیدم که به محض خش وخش، از پنجره های روبه رو نور به بیرون هجوم می آورد، یا صدای باز شدن شیرهای آب و به هم خوردن در اتاق ها بود که نشان می داد چه کسانی در محل بیدار شده اند. صدای جارو این قدر دلچسب بود که لحظات زیادی در رختخواب این شانه به آن شانه می شدم. یاد سال های اول تکلیف شدنم می افتادم که مادرم برای بیدار کردنم مدتی شانه هایم را مالش می داد و هی در گوشم نجوا می کرد تا بالاخره بلند می شدم و نماز خواندن را با تمام شیرینی خواب عوض می کردم. حالا بعد از چند سال بیدار شدن با صدای آزاردهنده ساعت، انگار دوباره مادری برای بیدار کردنم وظیفه دار شده است. خودم از این که هنوز باید با صدایی بیدار شوم معذب بودم و بارها پدرم گفته بود، نباید متکی به ساعت باشم و باید عادت کنم که بدون ساعت موقع نماز بیدار شوم، اما مادرم وارد معرکه شده و با دفاع از من می گفت: «بچه ام حق داره مگه چند سالشه؟ تازه نوجوونی طبعش خواب صبحه».
حالا بالاخره چیزی باعث شده تا دیگر به سراغ ساعت نروم. حتی بهتر و گوشنوازتر مثل صدای مادرم در آن سال های نه چندان دور .چقدر از صدای خش وخش جارو خوشم می آمد. وقتی هوا تازه بود یا به سردی می گرایید برای اینکه صدا را از دست ندهم کمی لای پنجره را بازمی گذاشتم تا حتما صدا وارد اتاق بشود.
صدای خش وخش حرکت جارو فقط یک صدا نبود یا مثل خیلی از صداهای گوش خراش و اذیت کننده دیگر. یک جور فریاد و ناله بود، اما نه ناله سوزناک بیشتر به شادی می زد.
به نظرم وقتی جارو از روی آسفالت به کناره های دیوار و جدول نزدیک می شد با وقتی برمی گشت وسط خیابان فرق داشت، یک جوری موسیقی بود. زیر و بم داشت. انگار یک استاد و موسیقی دان باتجربه نت آن را نوشته و ارکستری با ماه ها تمرین دارد آن را در یک سالن در برابر جمعیت آشنا به دستگاه های مختلف موسیقی اجرا می کند. حال و هوای اثرگذار جارو در دم صبح مثل شور و نشاطی بود که در سالن چشم دوخته به دست رهبری ارکستر که گروه را برای نواختن در دستگاه ماهور رهبری می کند، به آدم دست می دهد.
چند باری می شد که از بالا سرم را از پنجره بیرون کرده بودم، دقیقا او با آن لباس نارنجی عینا همان رهبر ارکستر بود، اما تک نواز. وقتی چشم هایم را می بستم صدای جارواش ریتم داشت و هرچه دقت می کردم، لحظه ای خارج نمی زد و هرچه از پنجره دورتر می شد، پخش استریو را تداعی بخش بود.
¤ ¤ ¤
مطابق هر روز با صدای خش خش از خواب پریدم. گیج می زدم، درست فهمیدم. ارکستر امروز خارج می زد. سرم سنگین بود، تازه متوجه شدم آفتاب نصفی از اتاق را پر کرده بود. نمازم هم قضا شده بود. پریدم و رفتم طرف پنجره. صدا قطع شده بود. سرم را بیرون بردم دیدم مرد نارنجی پوش هر روز نیست. پدرم که داشت می رفت سرکار، مثل اینکه از او درباره همکارش پرسیده بود چون او داشت توضیح می داد.
«آها، یحیی رو می گید. آره او رفت. خدا برای هیچ کس بد نیاره. بنده خدا فرصت نکرد حقوقش رو بگیره، رئیس شرکت 70 هزار تومن مزد این ماهشو داده به من که برسونم بهش. آخه به یحیی خبر دادن که زن و بچه اش تو سیل مازندران مفقود شدن، اونم نفهمید چه جوری خودشو به ترمینال برسونه.»

s 5 در مدیریت و سازماندهی کار

اهمیت s 5 در مدیریت و سازماندهی کار                  

 

موفقیت در کار هیچ گاه یک اتفاق یا حادثه نیست ، بلکه از طریق تلاش های یک مدیر صادق و قابل انعطاف تحقیق می پذیرد .

 s5 ایده هایی است که تا همین اواخر به عنوان حرکتی جزیی و کم اهمیت در زمینه تولید و بهره وری به شمار  می رفت و آن را صرفا جالب ، اما نه ضروری ، در نظر
می گرفتند ولی امروزه مدیریت دیدگاه خود را نسبت به s5 تغییر داده و آن را محور تفکر و فلسفه خود قرار داده است . امروزه s5 روشی کلیدی در مدیریت و در واقع برنامه یی برای مشارکت همه جانبه تمامی کارکنان است .

s5 بک رویکرد قدم به قدم برای تمیز کردن و سازماندهی محیط کار است و نقطه شروع بهبود بهره وری و کیفیت بخصوص در صنایع ساخت و تولید به شمار می رود . نتایج زیر از گسترش فعالیت های s5 متصور است :

-         محیط کاری تمیزتر و سامان یافته تر خواهد بود .

-         عملیات روزانه افراد ساده تر و ایمن تر انجام خواهد یافت .

-         نتایج برای همه قابل رویت خواهد بود . بنابراین امکان ارایه ایده های جدید و بیشتر در امر بهبود وجود دارد .

فعالیت های s5 یک رویکرد اساسی برای ایجاد فرهنگ مثبت و منضبط کاری در سازمان است و مزایای محسوسی همانند مشارکت بیشتر افراد ، افزایش تعداد پیشنهادات ، استفاده بهتر از فضا ، کار در جریان و موجودی های کمتر ، جریان بهتر و روان تر عملیات ، نرخ های پاییت حوادث ،‌خرابی ها و دوباره کاری ها را به همراه دارد . برای بکارگیری موفق s5 و ایجاد مدیریت بهره وری باید موارد ذیل را بطور مناسب مورد نظر قرار داد :

-         اعتقاد به کار گروهی و مداوم برای بهبود

-         اعتماد متقابل بین مدیریت و کارکنان

-         وجود رهبری و مدیریتی توانا و لایق برای ایجاد تغییر

-         همکاری و مشارکت کارکنان

-         برقرای سیستم ارتباطی موثر در سازمان

-         تناسب تغییرات با توان و امکانات سازمان

-         برقراری سیستمهای پاداش و سهیم کردن افراد در منافع حاصل از بهبود

-         امنیت شغلی و ایجاد شرایطی که شغل کارکنان بخشی از زندگی آنها باشد .

-         آموزش مدوام سطوح مختلف افراد سازمان

هر مدیر خلاق به منظور توانمند سازی کارکنان و بالفعل ساختن استعدادهای آنها در محیط کار در جهت ارایه خدمات و افزایش کارایی آنها ، لازم است موارد ذکر شده را جزو اولویت های کاری سازمان قرار دهد چرا که موفقیت کاری یک مدیر تا حدود زیادی به میزان اهمیت و توجه او به این نکات بستگی دارد . همچنان که مدیر کل یک شرکت بزرگ امریکایی می گوید : تمام دارایی های من را بگیرید ، اما همه افراد سازمان را در اختیار من قرار دهید ، در عرض پنج سال تمام این ، دارایی را به شما
 بر می گردانم . موفقیت در کار هیچ گاه یک اتفاق یا یک حادثه نیست . بلکه از طریق تلاش های یک مدیر صادق و قابل انعطاف تحقیق می پذیرد ، بنابراین s5 تجسمی از توانایی های افراد در مشارکت همه جانبه است و به همین دلیل است که از s5 به عنوان شاخصی از میزان کارایی مدیریت شرکت ها و سنگ ترازویی برای سنجش میزان شرکت همه جانبه کارکنان آنها نیز یاد کرده اند .

اکنون پس از بررسی ضرورت اجرای s5 در امر مدیریت و محیط کار لازم است که این اصول به صورت دقیق مشخص شود . s5 بطور کلی عبارتند از : سازماندهی ، نظم و ترتیب ، پاکیزه سازی ، انضباط .

سازماندهی : از دیگاه s5 ساماندهی به معنای تشخیص ضروری از غیر ضروری ، اتخاذ تصمیمات قاطع ، اعمال مدیریت اولویت ها برای رهایی از غیر ضروری ها از طریق شناسایی و حذف علل و عوامل آنها در همان مراحل اولیه و پیش از تبدیل شدن آنها به مشکلات واقعی است .

نظم و ترتیب : یعنی قرار دادن اشیا در مکان های مناسب یا به ترتیب مطلوب ، به نحوی که بتوان از آنها به بهترین وجه استفاده کرد . نظم و ترتیب راهی است برای یافتن و به کار بردن اشیای مورد نیاز بدون انجام جست و جوهای بیهوده . نکته اصلی در ایجاد استفاده از مدیریت کارکردی و حذف جست و جو است . هنگامی که هر چیز با توجه به کارکرد آن و با در نظر گرفتن کیفیت و ایمن کار در جای مناسب و مشخص قرار داشته باشد ، محل کار همواره مرتب خواهد بود .

پاکیزه سازی : در معنای عام کلمه ، همان تمیز کردن اشیا است . از دیدگاه s5 پاکیزه سازی عبارت است از  دور ریختن زواید و پاکیزه کردن اشیا از آلودگی ها و مواد خارجی . پاکیزه سازی از دیگاه s5 نوعی بازرسی است . بدین ترتیب ، بازبینی و پاکیزه سازی محیط کار برای حذف آلودگی ها و زواید ، موضوعات عمده و مورد تاکید در پاکیزه سازی اند . با وجود این ، پاکیزه سازی و اخیرا جایگاه و اهمیت روز افزونی که شایسته آن است نایل شده است . کیفیت بالاتر ، دقت بیشتر و تنکنولوژی های پردازشی بهتر ، سبب گشته که کوچکترین جزییات نیز ، تاثیری حیاتی و سرنوشت ساز در کارها داشته باشند به همین دلیل در پاکیزه سازی کامل و فراگیر محل کار بسیار سختگیر و مصمم یود .

استاندارد سازی : تاکید اصلی در استاندارد سازی ، متوجه مدیریت دیداری ، شرایط و اوضاع در محیط کار به نحوی کنترل می شوند که می توانید با سرعت و دقت مطالعه کنید . مدیریت دیداری اخیرا به عنوان وسیله یی موثر در اجرای کایزن ( پیشرفت دایمی ) مورد توجه و استفاده گسترده قرار گرفته است و اکنون از آن برای نظارت بر تولید ، ایمنی و استفاده می شود .

انضباط : در معانی عام عبارت است از آموزش و توانایی بر انجام وظیفه هر چند که این وظیفه کاری دشوار باشد . انضباط به معنی ایجاد توانایی لازم برای انجام امور به شیوه مطلوب و مورد نظر است . نکته اصلی در اینجا شکل دهی و ایجاد عادات صحیح به جای عادات نادرست است . این کار را باید از طریق آموزش شیوه یی درست و کارهای لازم به افراد و تمرین دادن آنها در این زمینه انجام داد . این تمرین از طریق وضع مقررات و پیروی از آنها صورت  می گیرد .

بدین ترتیب هر مدیری با اجرای این اصول به شیوه درست می تواند رفتار سازمانی کارکنانی را تنظیم کرده و برای بهبود کیفیت کاری سازمان قدم بردارد اجرای دقیق کمک می کند که بسیاری از مشکلات را از پیش پا  برداریم s5 همچنون یک آیینه منعکس کننده عادات و الگوهای رفتاری بوده و عدم رعایت آن نشانه یی از تنبلی و رخوت فکری است . 

                                                                                                                                      تهیه و تنظیم از  :  محمد حسین مسلمان