چگونه از فرزندم خودي بيگانه ساختم ؟

 

مقابل دبستاني ايستاده ام و به فرشتگان كوچكي كه روز اول همراه مادر و يا پدر خود به مدرسه آمده اند ، زل زده ام . در چهره تك تك آنها دخترم را مي بينم كه روزي او را براي اولين بار به اين مهد علم و دانش آوردم . آرزوهاي بلند و رنگارنگي برايش داشتم . آرزوهايي به بلنداي همه عمرش . سال هاي عمرش را يكي يكي گذراند و بالا آمد . بزرگ تر شد و شكوفاتر . دبستان تبديل به دانشگاه شد و من به داشتن چنين دختري ، برخود مي باليدم . حاضر بودم هيچ كس در دنيا نباشد اما خانواده ام در اين كره محدود خانگي ، راحت و آرام جاي گيرند . همه كس را از خود رانده بوديم و گمان مي كرديم دنيا به كوچكي پندارهاي ما است . مادر و دختر كه نه ، دو دوست بوديم . دوستاني نزديك تر از روح . از سايه اش نزديك تر . نمي خواستم اسير دوست ناباب شوم . پدرش شكاك و بددل بود و من ناچار مي بايست پوست مي انداختم و يكي ديگر مي شدم . كسي كه رفته رفته باورم شد از ازل همين بودم . نمي خواستم دخترم كمبود محبت داشته باشد . همه عشقي را كه در سينه داشتم و مي توانستم با ديگران هم تقسيم كنم . يكجا و خالصانه به فرزندانم تقديم كردم و گمان مي كردم پاداشي فراتر از كرده هايم در انتظارم است . تمام اين سال ها از همه گذشتم تا او را دربست براي خود داشته باشم . نظر و خواست دو فرزندم ، بر همه عالم ارجعيت داشت و من حاضر نبودم واقعيت را ببينم و باور كنم . مي پنداشتم كه همه نظري غير بر زندگي ما دارند . اگر چه آرزو داشتم ازدواج كند اما از كسي كه قرار بود دخترم را از من بگيرد ،ناديده نفرت داشتم و حسادتي موذي بر دلم چنگ مي زد . گمان مي كردم همه عمرم او را با خود خواهم داشت . حتي اگر مالكي جديد داشته باشد . فردايم را نمي ديدم . افق ديدم آنقدر تنگ و كوچك بود كه تنها همان روزهاي كوتاه و گذرا را مي ديدم و زماني به خود آمدم كه دخترم همراه همسرش به آن سوي دنيا رفته بود . دختر دلبندم ، ياور سال هاي عمرم و بندبند وجودم او را كه مي انديشيدم هيچ گاه مرا تنها نخواهد گذشت ، رفته بود و من هنوز رفتنش را باور نداشتم . خيال مي كردم آنقدر محبت كرده ام كه محبت ديگري ، او را جذب نكند اما نمي دانستم هر گلي بويي دارد . نمي دانستم پرنده كوچكم به محض بال و پر گرفتن پر زد و رفت و مرا در بهتي هميشگي گذاشت . امروز تنهايم . تنها و بي ياور . تنها و افسرده . همسرم بعد از رفتن دخترم چندان نماند و پر كشيد . پسرم آنقدر در اين سال ها در خود فرو رفته بود كه حتي ديگر كلمات كتاب هايش هم به كمكش نيامدند و تبديل به آدمي كاملا منزوي شد و ديگر حوصله تحمل مرا هم نداشت . مرا كه فكر مي كردم تمام اين سال ها مادري فداكار و از خود گذشته بودم اما نمي دانستم كه تنها با كج خيالي ها يك مرد دور از اجتماع بزرگ و دهان بين ساخته ام و خودي بيگانه با خود شده ام كه دو فرزندم را هم ناخودآگاه به بيراهه كشاندم . همه كساني كه روزي برايم عزيز بودند و دوست داشتني ، به بهانه يي رنجاندم و از دست دادم ، اما نمي دانستم زمين گرد است و به هر طرف كه بچرخد باز دو سر آن به هم خواهد رسيد و امروز تنها و خسته ام . خسته از همه اين سال ها كه مي شد بهتر باشد . مي توانستم كمي هويتم را حفظ كنم و نكردم . تن خسته ام را از اتاقي به اتاقي ديگر و از خياباني به مغازه يي ديگر مي كشانم تا خاطات آن روزها را در ذهنم مرور كنم . روي برگشت به طرف خانواده ام را ندارم و آنها هم ديگر رغبتي به من ندارند . مي دانم روزي در اين سكوت مرگبار جان خواهم داد و دنيايي از ناگفته ها را با خود به گور خواهم برد . دخترم ، پاره وجودم ، آنقدر كم با من تماس مي گيرد كه گمان مي كنم بين هر تماس او دنيايي فاصله است . صدايش شاد و راضي است و از اينكه مرا در كنار خود ندارد ، احساس ملال نمي كند . پسرم تقريبا مرا نمي شناسد و با دنياي سياه و تاريك خود دست و پنجه نرم مي كند . آنقدر درس خواند و خواند تا نوشته هاي كتاب ها در مغزش هيولايي شدند و به جانش افتادند . نه جواني كرد و نه بهره يي از دنيا برد و نه آموخته هايش به دردي خورد . اينك من مانده ام و حسرتي دايمي بر دلم تا به كي شام سياهم ، سمري روشن شود .

 

كتك معلم ، پايان ناخوشايندي براي تربيت دانش آموز

معلمي شغل بسيار شريف و مقدسي است و از كنار معلمان چه بسيار پزشكان، مهندسان، و حتي معلمان به آغوش جامعه پيوسته‌اند.

در زمان‌هايي نه چندان دور، به كودكان به محض ورود به مدرسه مي‌گفتند، " چنانچه معلمي، تو را تنبيه كرد بايد بداني كه كتك معلم گله." همه ما بابيان چنين شعاري رشد كرديم بدون اينكه براي اين‌حرف يك توجيه عقلي داشته باشيم.

شايد پيش خود بگوييد كه در اين دوره و زمانه تنبيه دانش‌آموزان به سر آمده و هيچ معلمي در صدد تنبيه دانش‌آموزي بر نمي‌آيد.

هرچند كه دوره تنبيه دانش‌آموزان به سر آمده، اما بايد گفت، شايد چنين امري به ندرت در مدارس اتفاق مي‌افتد، اما همچنان در برخي از مناطق تنبيه دانش‌آموزان ديده شده است.

ناگفته نماند كه در كنار چنين معلماني كه تعدادشان اندك است، چه‌بسيار معلماني كه چنان پدرانه و مادرانه در حق دانش‌آموزان خود دل مي‌سوزانند كه در كنار تمام مشكلات شخصي‌شان، يكي از بزرگترين دغدغه‌هايشان، دانش‌آموزان است.

اي كاش مي‌شد كه تمام معلمان اين‌چنين براي دانش‌آموزانشان دل مي‌سوزانند وآن‌ها را مثل فرزندان‌خود دوست داشته‌و به‌هنگام تنبيه آن‌ها به ياد مي‌آوردند كه معلم هستند.

از آن جايي كه تنبيه دانش‌آموزان بيشتر در مدارس جنوب شهر ديده شده، معلماني كه درمناطق پايين تدريس مي‌كنند رسالت سنگين‌تري را بر عهده دارند

يك دانش‌آموز جنوب شهري شايد به جز مدرسه جايي براي تفريح و سرگرمي نداشته باشد، اين جمله به اين معنا نيست كه مدرسه مكان تفريح است، بلكه مدرسه مكان كسب علم و دانش و در كنار آن آموزش نكات مثبت اخلاقي است.

بايد ازخود سوال كرد، آيا مي‌توان درمحيطي استرس‌زا در كنار آموزش علم، اخلاق هم آموخت؟ آيا مي‌توان مدرسه را خانه دوم و معلم را پدر و مادر و يا دوست خود دانست؟

خيلي از دانش‌آموزان معلمان خود را سنگ صبور خود دانسته و بسياري از مشكلات خود با معلم خود مطرح كرده و از او راه‌كار مي‌خواهند، به جاي اينكه مشكلش را با فردي كه صلاحيت نداشته، مطرح كند.

از طرفي معلم الگويي براي دانش‌آموز است و تمام كردارها و رفتارهاي او را زير ذره‌بين خود دارد و اين گونه است كه تنبيه، خشم و عصبانيت را از او مي‌آموزد.

معاون آموزش و پرورش سازمان آموزش و پرورش شهر تهران در خصوص قوانين تنبيه دانش‌آموزان درمدارس به خبرنگار ايرنا  گفت: بر اساس ماده ‪ ۷۴آيين‌نامه اجرايي مدارس مصوب شوراي عالي آموزش و پرورش، قصور و سهل‌انگاري دانش‌آموزان نسبت به انجام وظايف خود تخلف محسوب مي‌شود.

وي افزود: مدير، شوراي مدرسه، معاونان و مربيان موظفند قبل از اعمال هرگونه تنبيه از وضع و موقعيت محصل آگاهي يابند و در جستجوي انگيزه و علت تخلف برآيند و نسبت به رفع آن اقدام كنند.

وي با اشاره به ماده ‪ ۷۵ آيين‌نامه اجرايي مدارس اظهارداشت: تنبيه بايد توجه دانش‌آموز را به‌اشتباه خود جلب و زمينه‌مناسب را براي ايجادرفتارمطلوب در وي فراهم كند، لذا اعمال تنبيه بايد متكي‌به يافته‌هاي علمي و استفاده‌از الگوهاي مناسب تغيير رفتار باشد تا موجب تجري دانش‌آموز و اصرار وي براي تكرار اشتباه نشود.

ايشان با تاكيد به ماده ‪ ۷۶ آيين‌نامه اجرايي مدارس گفت: دانش‌آموزان متخلفي كه راهنمايي‌ها و چاره‌جويي‌هاي تربيتي، در آن‌ها مفيد و موثر نمي‌افتد با رعايت تناسب به يكي از روش‌هاي ذكر شده در آيين‌نامه، مورد تنبيه قرار مي‌گيرند.

وي افزود: دانش‌آموزان در مدارس به يكي‌از روش‌هاي، باتذكر و اخطارشفاهي به طور خصوصي، به صورت تذكر و اخطار شفاهي در حضور دانش‌آموزان كلاس مربوط، تغيير كلاس، درصورت وجود كلاس‌هاي متعدد در يك پايه با اطلاع ولي دانش‌آموز و اخطار كتبي و اطلاع به ولي دانش‌آموز مورد تنبيه قرار مي‌گيرد.

اين مسئول به موارد ديگر شيوه‌هاي تنبيه دانش‌آموزان در مدارس اشاره و اظهار داشت: اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلي ولي دانش‌آموز، حداكثر براي مدت سه روز و انتقال به مدرسه ديگر از مراحل ديگر تنبيه است، در صورتي مسئولان مدارس به موارد آخر تنبيه متوسل مي‌شوند كه موارد تذكر و اخطار و يا انتقال به كلاس ديگر ترتيب اثر نداشته باشد.

تنبيه دانش آموزان بايد بر اساس قانون انجام شود،حتي در روش‌هاي اعمال تنبيه، اشاره‌اي به تنبيه فيزيكي نشده، تنبيه فيزيكي در دانش‌آموزان اثرات بسيار منفي در پي داشته نه‌تنها او را به راه راست هدايت نمي‌كند بلكه باعث مي‌شود از راه مدرسه به راه ديگري سوق يابد، كه شايد راه در پيش گرفته او به ناكجا آباد بينجامد، در چنين صورتي چه كسي مسئول است؟

 

جــذابيـت ظاهــر :

 

جذابيت و تن درستي اساس واقعي جذابيت تندرستي است . ما اشخاصي را كه داري نيرو و انرژي هستند دوست مي داريم و افرادي را كه چشمان درخشنده ، دندانهاي سفيد و قيافه ي خوب دارند مي ستائيم .

يكي از راههاي به دست آوردن اين خصائص مراعات نكات بهداشتي است . برخورداري از تندرستي كامل شما را جذابيت و دوست داشتني مي سازد و موجب مي شود كه مردم به آشنائي و معاشرت با شما علاقه مند گردند . شما بايد بدانيد كه مردم از روي حالت و حركات شما مثلاً طرز نشستن ، ايستادن و راه رفتن در باره ي شما قضاوت مي كنند . صاف بودن پشت و محكم بودن قدم ها نشانه ي تملك تنفس و جدي بودن است و برعكس بدن دولا و خميده نموداري از خستگي ،‌ تنبلي و عدم اطمينان مي باشد . يك لحظه اطراف خود را تماشا كنيد . اول به آنان كه هنگام نشستن به اين طرف و آن طرف خم مي شوند و بعد به آن هايي كه صاف مي نشينند و صاف مي ايستند نگاه كنيد ببينيد طرز قرار گرفتن بدن چقدر در جذابيت شخص مؤثر است .

وضع بدن و هيكل شما چگونه شما را بديگران نشان مي دهد آيا شما را شخص اميدوار نيرومند و با حرارت معرفي مي كند و يا فردي خسته ، تنبل ،‌ بي حال ، ترسو و نااميد مي شناساند .

اگر اندام شما خوب نيست از همين حالا تصميم بگيريد آن را اصلاح نمائيد . در صورتيكه بدي اندام به ضعف جسمي است سلامتي عمومي خود را بهتر كنيد . مثلاً زياد خود را خسته نسازيد و عضلات پشت و شكم را با ورزش ملايم و مناسب تقويت كنيد . همچنين خوب است با پزشك و معلم ورزش خود در اين باره صحبت كنيد شايد آنها بتوانند شما را در اين مورد راهنمائي نمايند .

سعي كنيد درست نشستن ، درست ايستادن و درست راه رفتن را ياد بگيريد و بعد به قدر كافي آنها را تمرين كنيد بطوري كه بتدريج به صورت عادت در بيايد و بدون اينكه خود متوجه باشيد آنها را بكار بنديد ضمناً بياد داشته باشيد كه احساس سرور و نشاط ،‌ تغذيه مناسب ، ورزش كافي و استراحت لازم نيز در بهتر ساختن اندام شما تأثير اساسي دارند .

در ايستادن درست بايد گوش ، شانه مفصل ران و پشت پا در يك خط راست قرار داشته باشد . اين طرز درست ايستادن است . اگر شما كساني را كه درست ايستاده اند از نزديك تماشا كنيد خواهيد ديد كه قامت آنان بدون اينكه سفت و شق بنظر برسد راست و كشيده است .

حالا در طرز نشستن اشخاص دقّت كنيد .خيلي ها عوض نشستن ، خود را روي صندلي مي اندازند روي كمر خود خم مي شوند و فقط قسمت كوچكي از پشت خود را با پشت صندلي تماس مي دهند . عدّه اي هم با حالت عصبي روي دسته ي صندلي مي نشينند شانه هاي خود را به پشت صندلي تكيه مي دهند و پاها را دورتر از خود دراز ميكنند .

شما هم براي درست نشستن بايد نكات زير را رعايت نمائيد .

1- صندلي اي را انتخاب كنيد كه براي شما متناسب باشد تا پاها بتوانند آزادانه روي زمين قرار گيرند .

2- عقب صندلي بنشينيد بطوري كه پشت شما درست به پشت صندلي بچسبد .

3- شانه هاي خود را عقب نگه داريد .

4- سر خود را بالا نگه داريد مگر وقتي كه در حال خواندن يا نوشتن باشيد يا كار ديگري روي ميز داشته باشيد .

هنگام راه رفتن پاي خود را راست به سمت جلو نگه داريد . پاي خود را محكم روي زمين بگذاريد . اول پاشنه ي پا را بگذاريد . و بعد بتدريج كه بدن شما به جلو متمايل مي شود وزن بدن را روي پنجه ي پا منتقل كنيد .

                                                      تهيه و تنظيم از :  محمد حسين مسلمان

 

احترام ؛ اصل فراموش شده در بنيان خانواده

 

بخوبي آن را رعايت كنید و در غير اين صورت بسياري از حريم هاي خانوادگي از بين مي رود .

هر آفتي درجاتي دارد و بي حرمتي ها در خانه همانطور كه گفته شد هم مي تواند گاه به شكلي خفيف و گاه بسيار پررنگ و خطرناك ظاهر شود .

 

احترام بزرگترها در خانواده

 

رعايت ادب و مقتضاي حق شناسي نسبت به عمري تلاش صادقانه و ايثارها ، گذشت ها ، دلسوزي ها ، و سوختن ها و ساختن ها كه بزرگان از خود نشان داده اند ، آن است كه در خانواده ها مورد تكريم قرار گيرند ، عزيز و محترم باشند ، به آنان بي مهري نشود . بزرگسالي و مودي سپيد در فرهنگ ديني ، احترام دارد . اين سخن پيامبر خداست كه هر كس فضيلت و مقام يك (( بزرگ )) را بخاطر سن و سالش بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد ، خداي متعال او را از هراس و نگراني روز قيامت ايمن مي دارد . احترام به بزرگترها و ترحم و مهرباني نسبت به كوچكترها ، او دستورالعمل هاي اخلاقي اسلام است و كانون خانواده ها را گرم و مصفا مي سازد . اين توصيه امام صادق ( ع ) است كه فرموده اند : كسي كه بزرگ ما را احترام نكند و كوچك ما را مورد شفقت و عطوفت قرار ندهد ، از ما نيست . اين سخن را نيز از حضرت علي ( ع ) به ياد داشته باشيد كه فرمودند : دانشمند را بخاطر علمش و بزرگسال را بخاطر سنش بايد احترام كرد .

پا به سن گذاشته ها بطور عموم ، در خانواده از احترام خاص برخوردارند ، اگر پدر و مادر باشند كه اين وظيفه ، سنگين تر و مسووليت مضاعف است .

ادب و احترام نسبت به پدر و مادر است كه آنان جلوتر راه نروي و با آنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگويي ، نيازهايشان را برآوري ، خدمتگزاري به آنان را وظيفه يي بزرگ بداني و از آنان در سن كهولت و پيروي مراقبت كني .

اما براستي در چند خانواده امروزي چنين وظيفه يي عمل مي شود . اوضاع زمانه و ناهنجاري هاي رفتاري مردم ، بر اين دو مساله تاكيد مي فرمايد : اول بي احترامي كوچكترها نسبت به بزرگترها و دوم رسيدگي نكردن توانگران به نيازمندان .

ايشان مي فرمايند : شما در زمانه يي به سر مي بريد كه كوچك به بزرگ تعظيم و تكريم نمي كند و ثروتمند ، به فقير رسيدگي نمي كند .

 

فرهنگ سازي و انتقال آن

 

همان طور كه گفته شد از عمده ترين راه هاي انتقال يك فرهنگ به نسل هاي آينده ، رفتار پدر و مادر و مربيان است . كودكان ، آنچه را در رفتار بزرگترها ببينند ، از آن الگو مي گيرند . احترام به بزرگترها و رعايت ادب و تكريم ، اگر در عمل و رفتار ما تجلي يابد ، فرزندان ما نيز ، اين فرهنگ را مي آموزند و با همين آداب و سنن بار مي آيند كسي كه انتظار ادب و معرفت و حق شناسي از فرزندانش دارد ، بايد همين حالت را نسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد ، تا كوچترها هم از او بياموزند .

 

احساس رضامندي در خانواده

 

احساس رضامندي يك نتيجه است ، نتيجه يي كه بر اساس نوع مناسبات افراد خانواده ، خلقيات ، تفكر و شكل تربيت آنها به وجود مي آيد و همانگونه كه عنوان شد ، احساس عميق برقراري احترام گذاشتن افراد به يكديگر در فضاي خانه و نيز ايثار و از خود گذشتگي شاخصه هاي پررنگي هستند كه مي توانند منجر به حس رضامندي شوند .

شما احساس رضامندي را نتيجه وجود چه مولفه ها و پيش زمينه هايي مي دانيد ؟

 

 

بوقلمون

 

برترين گوشت دنيا  ( گوشت قرمز 40% گوشت سفيد 60%  )

كلسترل پايين پروتئين بالا بسيار لذيذ پخت سريع و آسان كم كالري

 

آنچه بايد بدانيد :

گوشت بوقلمون را نبايد همانند مرغ تصور نمود . گوشت بوقلمون همانند گوسفند است كه هر قسمت آن براي نوع خاصي از غذاها استفاده مي شود .

 

سينه بوقلمون :

مهم ترين قسمت بوقلمون مي باشد . به راحتي از استخوان جدا شده و مناسب براي تهيه انواع كباب برگ ، كوبيده زغالي ، استيك ، شنيسل ، رولت و خورشت مي باشد . فيله سينه هم گوشتي نرم و خوش پخت مي باشد كه به راحتي روي سيخ بريان مي شود .

 

ران بوقلمون :

از دو قسمت ماهيچه و ته ران تشكيل شده است ماهيچه آن مناسب براي انواع غذاهاي آب پز و مخلوط همانند ته چين و سالاد و ته ران آن مناسب براي انواع خورشت ها و ژيگو و ساندويچ مي باشد .

توجه : گوشت ران گوشت قرمز مي باشد .

 

بال و گردن :

بر خلاف مرغ بال و گردن بوقلمون گوشت فراوني دارد بعد از آب پز كردن و پخته شدن گوشتهاي آنرا از استخوان جدا نموده و در تهيه غذاهايي مثل : زرشك پلو ، باقلا پلو ، ماكاروني ، لازانيا ، سالاد الويه و پيتزا استفاده مي شود .

 

چرخ كرده :

گوشت بوقلمون برخلاف گوشت مرغ هنگام چرخ شدن له نمي شود . از چرخ كرده آن همانند چرخ كرده گوسفند و گوساله مي توان در غذاهاي متنوعي مانند كتلت دلمه ، كوفته ، ماكاروني ، كباب ديگي ، كباب كوبيده ، پيتزا و غيره

 

و بالاخره :

متخصصين اقتصادي معتقدند كه در آينده اي بسيار نزديك در جهان مصرف سرانه گوشت بوقلمون به دلايل متعدد از جمله امكان تبديل آن به فراورده هاي گوشتي مخصوصاٌ (( اغذيه رژيمي )) افزايش چشمگيري خواهد يافت . و جايگزين مناسبي براي ديگر گوشتهاي قرمز و سفيد خواهد بود . گوشت بوقلمون به دليل دارا بودن ارزش غذائي بالا و كالري كم مانع بروز ديابت و امراض قلبي مي شود .

 

آيا مي دانيد ؟

1-   موافق گزارش روزنامه (( گاردين )) مستند به اعلام يك محقق آمريكايي مصرف 14 خوراكي سحر آميز ضامن زيبائي ، سلامت و طول عمر بشر است كه در رأس آنها گوشت بوقلمون قرار دارد .

لوبيا ، گل كلم ، جو دوسر ، پرتقال ، اسفناج ، گوجه فرنگي ، گردو ، ماست ، چاي ، گوشت ، كدو تنبل ، ماهي آزاد و قره قات در زمره اين خوراكي ها قرار دارند .

2-     گوشت بوقلمون بعد از ماهي كم كلسترول ترين گوشت مصرفي دنيا است . بطوري كه در هر 100 گرم آن تنها حدود 7/1 گرم چربي دارد .

3-   گوشت بوقلمون ، براي اكثر مردم دنيا كه از كلسترول ، چربي و قند بالا رنج مي برند ، جايگزين بسيار مناسبي براي گوشت گوسفند و گوساله و حتي گوشت مرغ محسوب مي شود .

4-   ميزان پروتئين گوشت بوقلمون 23% مي باشد كه حاوي كليه اسيدهاي آمينه ضروري ، مواد معدني و در عين حال منبع آهن و روي بوده كه باعث تقويت سيستم ايمني و بهبود سريع زخمها مي شوند .

5-   گوشت بوقلمون سرشار از ويتامين هاي گروه B بخصوص نياسين و 12 B  مي باشد كه در ايجاد انرژي در بدن و خون رساني به سلولها ضروري مي باشد .

 

بی خوابی

 

آيا در خوابيدن مشكل داريد ؟

ميليون‌ها نفر در سراسر دنيا خواب كافي ندارند و يا در به خواب رفتن مشكل دارند. اما واقعا بي‌خوابي يا كم‌خوابي يك مشكل واقعي است؟ با پاسخ دادن به اين آزمون مشخص مي‌شود كه آيا بايد براي رفع مشكل بي‌خوابي يا كم‌خوابي بايد به پزشك مراجعه كنيد يا اينكه مشكل شما جدي نبوده و نياز به درمان ندارد.

به 5 سوال اول پاسخ <بله> يا <خير> بدهيد. ‌
پاسخ‌هاي خير هريك داراي يك امتياز و پاسخ‌هاي آري هريك داراي 2 امتياز است. در مورد 2 سوال آخر، پاسخ الف 1 امتياز، پاسخ ب 2 امتياز و پاسخ ج 3 امتياز دارد.
1) آيا تا ديرهنگام بيدار مانده و تلويزيون تماشا مي‌كنيد فقط به اين دليل كه نمي‌توانيد بخوابيد؟ يا اينكه در طي شب از خواب بلند مي‌شويد و ديگر نمي‌توانيد بخوابيد؟
2) آيا اغلب مواقع تندخو و بداخلاق هستيد؟ آيا در محل كار براي تمركز فكري مشكل داريد؟
3) آيا هنگام شام از غذاهاي ادويه‌دار و تند استفاده مي‌كنيد؟ آيا قهوه، چاي پررنگ و يا كولا از نوشيدني‌هاي مورد علاقه شما هنگام بعدازظهر يا شب هستند؟
4) آيا استرس بسيار زيادي در زندگي خود داشته‌ايد و يا داريد؟
5) آيا عصرها و يا قبل از خواب، ورزش مي‌كنيد؟
6) آيا اخيرا از داروهاي خواب‌آور استفاده مي‌كنيد تا شب‌ها راحت‌تر بخوابيد؟ اگر اين‌طور است و پاسخ شما آري است، چه موادي مصرف ‌مي‌كنيد؟
الف) داروهاي تجويزي توسط پزشك
ب) داروهايي كه بدون تجويز پزشك تهيه كرده‌ام
ج) داروهاي گياهي
7) صبح‌ها كه از خواب بلند مي‌شويد، چه احساسي داريد؟
الف) احساس خستگي يا سستي
ب) كمي‌خواب‌آلوده هستم اما مي‌توانم فعاليت‌هاي روزانه را انجام دهم
ج) كاملا سر حال هستم و مي‌توانم كارهاي خود را انجام دهم.
امتياز 7 نشان مي‌دهد كه شما اصلا مشكلي تحت عنوان بي‌خوابي نداريد و اگر هر از گاهي چنين احساسي داريد عادي و ناشي از فعاليت‌ها و استرس‌هاي روزانه است.
ولي امتياز 12 و به بالا نشان مي‌دهد مشكل بي‌خوابي داريد و بايد حتما براي اين منظور به پزشك مراجعه كنيد. در ضمن به شما توصيه مي‌كنيم به توضيحات هر پاسخ دقت كنيد:
1) اگر پاسخ شما به سوال اول آري است بايد بگوييم كه وجود مشكل در به خواب رفتن و يا ادامه خواب از علائم بي‌خوابي است. حتي صبح خيلي زود از خواب بيدارشدن (مثلا 4 صبح) هم نشانه‌اي از بي‌خوابي است. اكثر افراد به 7 يا 8 ساعت خواب در شب احتياج دارند تا حين برخاستن از خواب احساس نشاط و سر حال بودن داشته باشند. البته بعضي از افراد به خواب كمتر از اين ميزان احتياج دارند. آنچه كه افراد مبتلا به بي‌خوابي را از افرادي كه ساعات كمي مي‌خوابند متمايز مي‌كند كيفيت فعاليت‌ها و شرايط فرد در روز است، اگر حتي با 4 ساعت خواب شبانه، صبح احساس نشاط و سرحالي كرده و انرژي كافي داريد احتمالا خواب شما كافي است و مشكل بي‌خوابي نداريد.
2) اگر پاسخ شما به اين سوال، آري است بايد بگوييم كه اگر صبح‌ها بعد از بيدار شدن از خواب خلقي خوبي نداريد، خسته‌ايد‌ و در سراسر ساعات كاري از بي‌خوابي رنج مي‌بريد و با آن دست و پنجه نرم مي‌كنيد و انرژي و نيروي كمي براي فعاليت داريد، بايد بگوييم كه‌ به ‌بي‌خوابي مبتلا هستيد. البته ممكن است گاهي اين اتفاق براي هر فرد بيفتد اما اگر دائما چنين وضعي داريد مسئله را جدي بگيريد و به پزشك مراجعه كنيد.‌
3) اگر قبل از خواب از مواد خوراكي ذكر شده استفاده مي‌كنيد بايد هم دچار بي‌خوابي باشيد. غذاهايي كه گاز معده را زياد كرده و دستگاه هاضمه شما را به هم مي‌زنند حتما خوابتان را نيز مختل مي‌كنند. كافئين كه در قهوه و كولاها وجود دارد تا 20 ساعت در سيستم بدن شما مي‌ماند و كاملا كيفيت خواب شما را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد.
4) معمولا افرادي كه استرس زيادي در گذشته داشته‌اند و يا درحال حاضر از فشارها و تنش‌هاي روزانه شديدي رنج ‌مي‌برند، خواب خوبي ندارند، زيرا مشكلات عاطفي و روحي باعث بي‌خوابي مي‌شود. گاهي حتي نگراني در مورد خواب و به خواب رفتن هم خودش باعث بي‌خوابي مي‌شود و شما را در يك حلقه معيوب مي‌اندازد. قطعا اگر استرس شما بسيار شديد و حاد است خوابتان تحت تاثير قرار مي‌گيرد و بايد فكري به حال آن بكنيد. ‌
5) اگر بعدازظهر و يا شب‌ها ورزش مي‌كنيد، مطمئن باشيد اين ورزش به‌جاي آنكه شما را آرام كند بيشتر تحريكتان مي‌كند. هيچگاه 3 تا 4 ساعت قبل از خواب ورزش نكنيد و يا به فعاليت‌هاي شديد بدني نپردازيد، چون حتما بي‌خواب مي‌شويد. ‌
6) اگر براي رفع بي‌خوابي از هر نوع داروي شيميايي يا گياهي استفاده مي‌كنيد معلوم است كه مشكلي حس كرده‌ايد اما بايد توجه داشته باشيد مصرف داروهاي غيرتجويزي و يا گياهي به‌طور خودسرانه ممكن است مشكل شما را بيشتر كند، بنابراين در صورت احساس مشكل در خواب حتما به پزشك مراجعه كنيد.‌
7) چه صبح‌ها حين برخاستن از خواب احساس خواب‌آلودگي كنيد و چه كاملا خسته‌ و كسل باشيد، اين بدان معني است كه خواب شما در شب كافي و راحت نبوده است و اگر اين احساس هر روز تكرار مي‌شود بايد مشكل را به‌طور جدي پيگيري كنيد.

چگونه به آرامش برسيم ؟

واكنشي كه انسان در هنگام آرامش از خود بروز مي دهد يك نوع آسودگي ذهني به همراه كاهش فشار خون و كند شدن ميزان ضربان قلب و تنفس و همچنين شل شدن عضلات بدن است . ايجاد چنين شرايطي براي هر فرد بسيار ساده است .
يك بار كه شما در چنين وضعيت قرار گرفتيد ، مطمئناً مي توانيد بر بسياري از فشارهاي عصبي ناشي از خشم ، براي غلبه بر اضطراب هايتان استفاده كنيد. ايجاد چنين آرامشي براي بچه ها نيز مفيد است . مطالعاتي كه بر روي جمعي از دانش آموزان يك مدرسه متوسطه در آمريكا انجام شده صحبت اين مسأله را اثبات مي كند . آن دسته از دانش آموزاني كه ريلكسشين را آموخته اند نمراتشان بهتر شده و همچنين خلق و خوي كار كردن و انجام كارهاي گروهي در آنها بيشتر شده بود . در اينجا سه راهكار براي رسيدن به آرامش ذهن را بيان مي كنيم :
1- تمركز فكر (10تا 20 دقيقه )
اولين توصيه براي ايجاد يك آرامش كامل روشي قديمي است ، بدين صورت كه ابتدا يك عبارت يا دعاي كوتاه كه يادآوري آن به شما آرامش مي دهد و ريشه در اعتقادات مذهبي تان دارد را به خاطر داشته باشيد ، مثلاً چيزهايي مثل اين كه خداوند هميشه ياور و پشتيبان ماست.
سپس چشم هايتان را بسته و در وضعيتي آرام بنشينيد و عضلاتتان را شل كنيد ، اين كار را به ترتيب از پاهايتان شروع و سپس به طرف رانها ، شكم ، شانه ، گردن و سپس سر ادامه دهيد . به طور طبيعي و آرام نفس بكشيد به طوري كه با هر بازدم كلمه يا عبارتي كه باعث آرامشتان مي شود را از ذهن بگذرانيد . در ضمن وقتي افكار مزاحم به سراغتان مي آيد نگران نباشيد . نسبت به آنها بي اهميت باشيد و سعي كنيد به آرامي به سراغ جمله اي كه يادآروري آن به شما آرامش مي دهد برويد . شما مي تواني اين تمرين را در وضعيتي مطلوب براي مدت 10تا20 دقيقه انجام دهيد و به ياد داشته باشيد حتي 5 دقيقه از اين تمرين مي تواند باعث ايجاد آرامش ذهني و تجديد قواي شما شود . اگر احساس مي كنيد كه بايد حساب وقت را داشته باشيد بهتر ست يك ساعت در كنارتان بگذاريد . وقتي تمركزتان به پايان رسيد بهتر است يك دقيقه در همان وضعيت آرام بنشينيد و سپس كارهاي روزانه تان را از سر بگيريد.
2- شمرده نفس كشيدن (10تا 15 ثانيه )
در ابتدا به آرامي و شمرده نفس بكشيد و با هر بازدم تان عددي را بگوييد ، شما مي توانيد از عدد 5 شروع كنيد و به ياد داشته باشيد نفس عميق بكشيد به طوري كه ريه هايتان پر از هوا شود . بهتر ست موقع اين تمرين معده تان از غذا خالي باشد . بعد از يك مكث كوتاه در هنگام بازدم به آرامي عدد بعدي را بگوييد از چهار به اين شمارش معكوس ادامه داده تا به عدد يك برسيد شما مي توانيد اين كار را براي 10تا 15 ثانيه در صبح و مجدداً در شب انجام دهيد .
3- آرامش هنگام فعاليت
لازم نيست كه هميشه براي انجام تمريناتي كه به آرامش ذهن تان كمك مي كند در حالت نشسته و ثابت باشيد بلكه شما مي توانيد اين تمرينات را ضمن انجام كارهاي روزانه تان انجام دهيد . مثلاً راه برويد ، يا در حال نواختن يك موسيقي باشيد و يا اين كه يك كار ساده مثل بافتن انجام دهيد . در ضمن يوگا تمركز فكر و به ياد آوردن جمله اي كه باعث آرامش تان مي شود از جمله راههايي است كه به شما براي داشتن ذهني آرام و سالم كمك مي كند .